@ @ @ Gap Do3tane @ @ @

دوست داشتنیها را باید نوشت

@ @ @ Gap Do3tane @ @ @

دوست داشتنیها را باید نوشت

الهم صل علی محمد و آل محمد

۵ مطلب با موضوع «کربـــــــلایی عمل کن» ثبت شده است

پیشونی بندها را با وسواس زیرو رو میکرد.. پرسیدم دنبال چه میگردی گفت سربند یا زهرا، گفتم یکیش رو بردار ببند دیگه ،چه فرق داره گفت ، نه آخه من مادرندارم..شادی روح همه شهدا و همه اموات فاتحة مع الصلواة... یازهرا
free Message
۲۰ بهمن ۹۳ ، ۰۴:۵۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
هم قد گلوله توپ بودگفتن : چه جوری اومدی اینجاگفت : با التماس گفتن: چه جوری گلوله روبلند میکنی میاریگفت: با التماس به شوخی گفتن میدونی آدم چه جوری شهید میشه لبخند زد وگفت : با التماس ..وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن ، فهمیدم چقدرالتماس کرده بود
free Message
۱۹ بهمن ۹۳ ، ۰۴:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
هادی صنعتی: پسر اول گفت: مادر جون برم جبهه؟...گفت: برو پسرم.رفت و والفجر مقدماتی شهید شد!پسر دوم گفت: مادر، داداش که رفت، من هم برم؟گفت: برو عزیزم.رفت و عملیات خیبر شهید شد!پدر گفت:حاج خانم بچه ها رفتند، ما هم بریم تفنگ بچه ها روی زمین نمونه، رفت و کربلای پنج شهید شد!مادر به خدا گفت:همه دنیام رو قبول کردی، خودم رو هم قبول کنرفت و در حج خونین شهید شد!(شهیدان تلخابی)
free Message
۱۷ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
شهید چمران در خصوص رشادت های شهید شیرودی در غائله کردستان و پاوه می گوید:"هنگام هجوم به دشمن با هلیکوپتر به صورت مایل شیرجه می رفت و دشمن را زیر رگبار گلوله می گرفتو مثل جت جنگنده فانتوم مانور می داد. او با آن وحشتی که در دل دشمن ایجاد می کرد،بزرگترین ضربات را به آنها می زد".همرزمان این شهید بزرگوار در خصوص شخصیت والایخلبان شیرودی می گویند: روزی در تعقیب ضد انقلاب وقتی خواست راکتی شلیک کندمتوجه حضور بچه ای در آن حوالی شد، برگشت و ابتدا با بال هلیکوپتر بچه را ترساند واز آنجا راند و بعد برگشت و حمله کرد.
free Message
۱۷ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
امام خامنه ای در خاطره ای که برای مرحوم علی اکبر پرورش تعریف کرده اند اینگونه برخورد امام با دولت مستکبر امریکا را تشریح می کنند:در اواخر جنگ به ما اطلاع قطعی دادند که ناوگان دریایی آمریکا در حال حرکت به سمت خلیج فارس است. این خبر خیلی مهمی بود، من هم به آقای هاشمی و به چند تای دیگر گفتم و به این نتیجه رسیدیم که باید برویم به امام اطلاع بدهیم. به احمد آقا تلفن کردیم و 5-6 نفری رفتیم خدمت امام. در آن جلسه آقای هاشمی، آقای موسوی اردبیلی، من و چند تا از فرماندهان نظامی حاضر بودیم.امام فرمودند چه شده که دیر وقت آمدید؟ گفتیم ما آمدیم یک خبری را خدمتتان عرض کنیم. گفتیم که آقا ما اطلاعاتی که داریم نشان می دهد ناوگان دریایی آمریکا دارد به سمت خلیج فارس می‌آید. آمدیم ببینیم که نظر شما چی است؟امام فرمودند که این ناوگان چقدر به ما نزدیک است؟ گفتیم مثلا حدود 500 کیلومتر فاصله دارد. بعد امام گفتند که این ناوگان دریایی را رصد کنید همین که نزدیک شد دو تا موشک به آن شلیک کنید. با موشک هایی که دارید بزنیدش. نظامی های جلسه گفتند که بله آقا ما می‌توانیم بزنیم، اما این ناو آمریکا است و مساله خیلی حساس است. اما امام فرمودند دو تا موشک پشت سر هم شلیک کنید.خلاصه هرچی در آن جلسه گفته شد، امام گفتند که دو تا موشک شلیک کنید. خود ماها یک مقدار تعجب کردیم و برایمان باورکردنی نبود. دائم در جلسه من و آقای هاشمی به هم نگاه کردیم. امام دیدند که مثل این که جلسه برای شلیک موشک مجاب نشد. فرمودند که نظر من همان است اما شور کنید، به هر نتیجه‌ای که رسیدید من هم قبول دارم. البته نظر من همان است که گفتم، اما اگر به نظر دیگری رسیدید همان را انجام بدهید.موقعی که داشتیم از محضر امام خارج می‌شدیم، امام گفتند که آقای خامنه ای شما بمانید، من برگشتم. امام فرمودند من هنوزم نظرم همان شلیک دو موشک است.این را بدانید که هر وقت بخواهید با آمریکا و انگلیس مسامحه کنید، فشارشان را بیشتر می کنند. بهترین کار با آمریکا این است که با شجاعت و شهامت با آن برخورد کنید. شما بعد از من یادتان باشد که با آمریکا نباید مسامحه کرد. باید با آن برخورد محکم کرد و نترسید که هیچ غلطی نمی تواند بکند.امام اینها را به من گفتند و ما آمدیم بیرون.
free Message
۰۳ آذر ۹۳ ، ۰۵:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر