@ @ @ Gap Do3tane @ @ @

دوست داشتنیها را باید نوشت

@ @ @ Gap Do3tane @ @ @

دوست داشتنیها را باید نوشت

الهم صل علی محمد و آل محمد

۱۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

توجه. انعکاس نامه حضرت آقا در اروپااز بیان یک دانشجوی پزشکی ایرانی دربلژیک :سلام دوستان ...سلام جناب ویسی عزیز. خواسته بودید تا از آنچه در خصوص این نامه در اروپا از ابتدای انعکاس آن رخ داده، اطلاعاتی به دوستان دهم . اما چه کسی باور می کند اینجا در قلب اروپا ، هزاران کیلومتر دورتر از جاییکه فرزندی از سلاله پاک نیکان و شجره پاک اهل بیت نامه ای را به نگارش درآورده، چه چیزی در حال رخ دادن است . یکی از همکاران مسلمانم در بیمارستان از اتفاقی که چند روز پیش برایش رخ داده بود چنین نقل نمود : "چند روز پیش بیمارم در حالیکه در حال ترک اتاق بود رو به من کرد و با لهجه خاص فرانسوی سوال نمود : شما مسلمان هستید دکتر! امکان دارد که کتابی را به من قرض دهید! فقط چند روز! با تعجب پرسیدم چه کتابی؟ جواب داد: قرآن. چند لحظه بدون هیچ حرفی نگاهش کردم . بیمار ادامه داد:"چند روز پیش ایمیلی از یکی از دوستانم دریافت نمودم که در آن ضمن انتقاد از مسلمانان اشاره نموده بود که اخیرا رهبری مسلمان نامه ای را به جوانان اروپا نوشته است. تمام مدت با خود می اندیشیدم که چگونه پس از حمله به دفتر نشریه ای در پاریس آنهم توسط مسلمانان، این رهبر جرات نوشتن چنین نامه ای را به خود داده است ! چه چیزی در این نامه نوشته شده ؟ حتی در طول شب این فکر رهایم نکرد. نیمه های شب برای خوردن داروهایم بیدار شدم و بعد سعی نمودم تا متن نامه را در اینترنت پیدا کنم. نامه از رهبر ایران علی خامنه ای بود . نامه را به دقت خواندم . حس عجیبی داشتم . نامه ای که در آن خواسته شده بود تا مستقیما از کتاب آسمانی مسلمانان ، دین اسلام را ببینیم. نامه "تلنگر عجیبی" به ذهن وارد می نمود . در واقع برای من جالب است که یک رهبر مذهبی اینبار بدون هیچ تعصبی همگان را دعوت می کند تا خود به قضاوت و بررسی یک دین بنشینند. این بهترین راه شناخت است . البته من یک مسیحی هستم ولی دوست دارم تا بدون هیچ واسطه ای بدانم خدای مسلمانان از آنها چه خواسته . حالا اگر ممکن است کتاب دینیتان را چند روزی به من قرض دهید ! "نمی دانستم چه باید بگویم . رو کردم به او و گفتم حتما تا فردا نسخه قرآن با ترجمه فرانسه را به شما هدیه خواهم داد... وقتی مریض اتاق را ترک کرد با خود فکر می کردم که این نخستین بارقه های انقلاب فکری ای است که سالیانی پیش رهبر ایران نوید آن را در اروپا داده بودند..." بله دوستان، شاید باورش کمی سخت باشد اما انقلابی دیگر در حال رخ دادن است . اینبار در اروپا...
free Message
۰۹ بهمن ۹۳ ، ۰۵:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
فقط باید کمی جدی بگیریمش و کاربردی ازش استفاده کنیم.به ما گفتند باید بازی کنید  گفتیم با کی ؟؟  گفتند با تیم دنیا  تا خواستیم بپرسیم بازی چی ؟ سوت آغاز بازی رو زدن . فقط فهمیدیم خدا تو تیم  ماست . بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم به ما گل میزد  ولی نمیدونم چرا هر وقت به نتیجه نگاه میکردم  امتیازها برابر بود ! تو همین فکر بودم که خدا زد پشتم و خندید و گفت : نگران نباش تو وقت اضافه میبریم حالا بازی کن گفتم آخه چطوری ؟؟؟ بازم خندید و گفت : خیلی ساده . فقط پاس بده به من  باقیش با من ...
free Message
۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۵:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
کامران غضنفری نویسنده کتاب "راز قطعنامه" در گفتگو با پایگاه 598 ضمن انتقاد از تیم مذاکره کننده هسته ای گفت: بنده سالها درباره اسناد و نقش افراد و چگونگی تحمیل جام زهر به حضرت امام تحقیق نموده ام، امروز هم خبرهای مرتبط با مذاکرات هسته ای را دقیق و مرتبا پیگیری میکنم. بین این دو برهه تاریخی 4 مورد شباهت عینی میبینم که واقعا نمی توان از آن به آسانی گذشت.نویسنده کتاب راز قطعنامه یکی از این شباهت ها را شباهت در افراد و شخصیت های کلیدی مذاکره میداند و می گوید: ما وقتی نگاه میکنیم میبینیم در سال 66 آقای هاشمی، روحانی، ظریف و امثال این افراد در مرکز این برنامه قرار دارند و تمام تلاششان را از طریق فشار به امام، دادن اطلاعات غلط و... به کار میگیرند تا امام را مجاب به پذیرش قطعنامه مورد نظر آمریکا کنند، در سال 82 و در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی نیز همین افراد بودند که آن معاهده ننگین سعدآباد را امضا کردند و آمریکا در آنجا توانست تعلیق کامل هسته ای را از طریق آن 3کشور بر ما تحمیل کند، امروز هم همین تیم پای میز مذاکره مستقیم با آمریکا رفته و آدم با سابقه ای که از آنها میبیند دچار نگرانی میشود.ایشان شباهت دوم این روزها با روزهای تحمیل قطع نامه میداند و میگوید: آن زمان امام بر مقاومت و ادامه جنگ تاکید میکردند و مرتبا بر تنبیه متجاوز و ادامه دفاع اصرار می ورزیدند؛ اگر سخنان امام را در سال های 66 و حتی ابتدای سال 67 ببینید، ایشان تا آخرین هفته ها، محکم و قاطعانه از دفاع و مبارزه حمایت و مردم را برای حضور در جبهه ها بسیج میکردند. امروز نیز رهبرانقلاب بر مقاومت و ایستادگی دربرابر زیاده خواهی های آمریکا مرتبا تاکید میکنند و مردم و مسئولان را به ایستادگی دعوت میکند، ایشان نیز تا امروز بر مقاومت، بی اعتمادی به آمریکا، شکست آمریکا و ... تاکیدات فراوانی داشته اند.دکتر غضنفری شباهت سوم فضای مذاکرات هسته ای با تحولات پایان جنگ در برخی کارها برای ایجاد فشار بر امام و رهبری دانست و افزود: در آن روزها برخی شایعات به راه افتاد که مردم دیگر به جبهه نمی آیند و جبهه ها خالی شده است. امروز هم متاسفانه برخی دست ها مدام وضعیت کشور را بحرانی نشان میدهند و به دنبال ایجاد فشار روانی چه در عرصه سیاسی و چه اقتصادی هستند، آقای رییس جمهور از بدهی و خزانه خالی و رکود تورمی و... مرتب می گوید، سبد کالا توزیع میکنند، دیگر همکاران ایشان و رسانه های همسویشان نیز همین خط را دنبال میکنند.وی شباهت چهارمی که بین این دو ماجرا و پروسه برشمرد، شباهت بین دو دشمن بود و گفت: آن زمان درست است که صدام را آمریکای جنگ طلب و عهدشکن پشتیبانی میکرد، اما شخصیت صدام هم فردی غیر قابل اعتماد و جنگ طلب بود، این غیرقابل اعتماد بودن وقتی برای همه واضح تر شد که بعد از پذیرش قطع نامه، مجددا عراق به مرزهای ما حمله میکند و چند عملیات در جنوب و غرب انجام داد که معروفترین آنها مرصاد است. ما همین وضعیت را امروز میبینیم، بعد از ژنو به لیست تحریم ها اضافه میکنند، ساختمان های ما در آمریکا را مصادره میکنند، اشخاص و شرکت های جدید را محروم میسازند و آن تحریم هایی که اسم آوردند، لغو کنند، لغو نکردند. عهد شکنی و غیرقابل اعتماد بودن ، بی ادب و گستاخ بودن ویژگی مشترک دشمنان آن روز و امروز کشور ماست.
free Message
۰۷ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
بسم الله الرّحمن الرّحیمبه عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالیحوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند.سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراس‌های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در تاریخنگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره‌ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.این به‌خودی‌خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه‌ی برخورد با فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه‌ی مشترک تمام آن سودجویی‌های ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس‌افکنی و نفرت‌پراکنی، این‌بار با شدّتی بی‌سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه‌ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواسته‌ی اوّل من این است که درباره‌ی انگیزه‌های این سیاه‌نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.خواسته‌ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری‌ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه‌ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس به‌صورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسش‌های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌های نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّت‌پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده‌تر به نگارش درآورند.
free Message
۰۵ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در یکی از سفرهایشان دستور دادند گوسفندی را برای غذای کاروان آماده کنند.در این میان یکی از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: "کشتن گوسفند با من" دیگری گفت:"کندن پوست گوسفند با من" سومی گفت: "پختن گوشت گوسفند با من" پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفتند:"جمع آوری هیزم برای آتش بر عهده من" یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ایشان عرض کردند:"یا رسول الله ما خودمان کارها را انجام می دهیم،شما زحمت نکشید." حضرت فرمودند:"میدانم که شما کار مرا انجام می دهید؛ ولی من دوست ندارم میان شما مورد تبعیض باشم، همه کار کنند و من بنشینم؟!خداوند دوست نمی دارد بنده ای را در میان یارانش با وضعی متمایز و جدا از دیگران ببیند،طوری که برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل باشد."سپس حضرت برخاستند و برای جمع آوری هیزم به صحرا رفتند.ماهنامه فرهنگی پیشگامان
free Message
۰۵ بهمن ۹۳ ، ۰۴:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر